یک استاد فقهالاقتصاد: ارزدیجیتال توهم مال نیست!
استاد فقهالاقتصاد اظهار کرد: نباید دائماً ارزهای دیجیتال را پول مشکوک بدانیم یا «توهمُ مال» معرفی و سؤال ایجاد کنیم و جلساتی مرتبط با آن برگزار کنیم و مسائل مهم نظام حل نشود و روی زمین بماند و ده یا بیست سال دیگر متوجه شویم که به خاطر این اما و اگرها چقدر عقب افتادهایم.
خبرگزاری ایکنا درباره استخراج ارزهای دیجیتال از نگاه فقهی با حجتالاسلاموالمسلمین محمد مبشریعارف، پژوهشگر اقتصاد اسلامی، عضو اول شورای دبیرخانه مجمع اساتید استان تهران و استاد فقهالاقتصاد به گفتوگو نشسته است که بخش نخست این مصاحبه را در ادامه میخوانید:
سوال: مدتی است که استخراج ارزهای دیجیتال، استفاده از آنها و مسائل شرعی مرتبط با این موضوع در ایران بسیار داغ است. ابتدا درباره دیدگاه خود در مورد ارزهای دیجیتال به ویژه بیت کوین و نحوه مواجهه ما با این موضوع توضیح دهید؟
پاسخ: چند نکته که در فقه باید به آن بپردازیم که نتیجه آن این بشود که در مورد ارزهای دیجیتال به یک نقطه مشترک برسیم. به بیان دیگر بلاکچینهایی که بستری برای برنامهنویسی این نوع ارزهای دیجیتال مخفی میشوند میتوانند در جوامع از آن استفاده کنند.
یکی از نکات مهم در فقه، موضوع شناسی است. حکم را خیلی وقتها انسان میتواند با اما و اگر بیان کند ولی با اما و اگر آن هم بعد از تأسیس حکومت اسلامی نمیشود مسائل را حل کرد؛ مسائلی که به همه مردم مربوط و وابسته است لذا میطلبد که کارشناسان این امر، این مسائل را به صورت شفاف و دقیق بیان کرده و فرهنگسازی لازم برای این گفتمان را به وجود بیاورند تا بعداً به شیوه راحتتری بتوان نسبت به آن قضاوت کرد و بزرگان ما بتوانند بر اساس آن تشخیص موضوع، حکمی را که شارع نسبت به این موارد اعلام کرده است بیان کند.
یک استاد فقهالاقتصاد: ارزدیجیتال توهم مال نیست!
پله بالاتر این است که یک فقیه، علاوه بر اینکه تشخیص موضوع را از کارشناسان میشنود، خودش هم کارورزی کرده و بتواند حکم و موضوع را با شناخت خودش جلو ببرد که این امر نظر مرحوم آیتاللهالعظمی شیخ عبدالکریم حائرییزدی، مؤسس حوزه علمیه قم بوده است اما این موضوع در برخی از موارد کمتر انجام شده است؛ به ویژه در موضوع اقتصاد که از علوم انسانی است و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، علوم انسانی باید از قرآن گرفته شود که این نکته بسیار مهمی است.
حکم را خیلی وقتها انسان میتواند با اما و اگر بیان کند ولی با اما و اگر آن هم بعد از تأسیس حکومت اسلامی نمیشود مسائل را حل کرد؛ مسائلی که به همه مردم مربوط است. اما نسبت به مراحل اجرایی احکام خداوند متعال در مورد ارزهای دیجیتال، ما فرض را بر این میگذاریم که این بلاک چین یا به تعبیری دیگر برنامهای بر روی این سیستم است که آن برنامه مقبولیت عقلایی در بین مردم پیدا کرده و مردم خودشان بر آن اساس در حال انجام تجارت با این ارزهای دیجیتال هستند. بنده همیشه برای کسانی که اهل علم هم هستند اما این موضوع را تحت عنوان «توهم پول» مطرح میکنند مثالی میزنم که ما گاهی اوقات برای دیگران یک پیامک میزنیم و به وی سلام میدهیم اگر دیگری این سلام را ببیند آیا پاسخ این سلام واجب است یا خیر؟ در اینجا توهم سلام وجود ندارد بلکه خود سلامی است که با علم روز به صورت زنده به دیگری داده میشود.
در لبنان سید حسن نصرالله بهصورت ویدیویی میگوید سلام، آیا کسانی که این را میشنوند نباید پاسخ آن را بدهند؟ بنابراین باید سطح تشخیص موضوع را بالاتر ببریم و مدام این موضوع را طولانی نکنیم و به خاطر اینکه خودمان نمیرویم مسائل مرتبط با آن را یاد بگیریم، مدام این ارزهای دیجیتال را پول مشکوک یا توهم مال معرفی کنیم، دائماً سؤال ایجاد کرده، جلسات مرتبط با آن برگزار کنیم، مسائل مهم نظام حل نشود و روز زمین بماند و ده یا بیست سال دیگر متوجه شویم که ما به خاطر این اما و اگرها چقدر عقب افتادهایم. البته این سخنان به معنای شتابزدگی هم نیست. ما باید در فقه و اصول، خوب کار کنیم و منات را از دل مطلب شارع بیرون بکشیم تا مسائل حل شود.
سوال: شما به مقبولیت مردم اشاره کردید پس در مقابل کسانی که معتقدند این ارزهای دیجیتال پشتوانه ندارند و موهوم هستند معتقدید همین مقبولیت پشتوانه ارزهای دیجیتال است؟
پاسخ: اسم این مقبولیت را میتوانیم «مال» بگذاریم. خود مال در لغت به معنای چیزی است که مردم به آن میل پیدا کردهاند چراکه همینکه به چیزی میل پیدا کنید آن چیز ارزش پیدا میکند. این گام اول است. در آیه شریفه قرآن کریم هم آمده است:
«فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِکُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ؛ و اگر چنین نکردید، بدانید به جنگ با خدا و فرستاده وی، برخاستهاید؛ و اگر توبه کنید، سرمایههای شما از خودتان است. نه ستم میکنید و نه ستم میبینید» (البقره/ ۲۷۹).
در واقع اصل سرمایه و مال، خود مردم هستند. در علم اصول هم آمده است که «الأصل فی المعاملات الإباحه موقع المسلم» یعنی اگر شارع نسبت به یک معامله منعی را نکرده باشد اصل این است که این معامله جایز باشد. بنابراین یا باید دلیل خارجی داشته باشیم که چیزی مال نیست و مثلاً بگوییم مردم این چیز را مال نمیدانند چراکه منشأ آن عرف است.
ما بحثهای مفصلی در مورد جایگاه عرف در استنباطات فقهی داریم و اگر عرفشناس باشیم، میدانیم که عقلای عالم و شرکتهای بینالملل و کسانی که ذویالعقول به معنای عرفی جامعه و اهل عقل و منطق و استدلال هستند به این موضوع میل پیدا کردهاند.
این گام اول است ولی باید مراقب بود که فقه، تحت عنوان فقه نظام ساز، حاکمیت این امر را بر عهده بگیرد و در واقع در فقهالاقتصاد باید این گره را آن قدر محکم ببندیم که خدای ناکرده بعداً مشکلی پیش نیاید و برای مثال سازمان سیا (CIA) اقدام به خرابکاری نکرده و آن را در یک لحظه از بین نبرد. یا مثلاً رمز آنها فراموش شده یا هک شود. هر واحد پولی که در عالم یا در ایران خودمان میخواهیم تولید کنیم باید مالیت حقیقی خارجی آن را قبل از چاپ و خلق پول مشخص کنیم لذا اسلام آن مالی را به عنوان واسطه معتبر میداند که قبل از آن کالایش مشخص باشد.
یک استاد فقهالاقتصاد: ارزدیجیتال توهم مال نیست!
سوال: به نظر شما چه راهکارهایی برای استفاده صحیح و شرعی از ارزهای دیجیتال وجود دارد. آیا پیشنهادهایی در این زمینه دارید؟
پاسخ: هرکدام از اینها بحثهای خود را دارد اما اگر بخواهیم در مسائل روز، فقه، راهبردی را به ما ارائه دهد که تمام پولهای حقیقی و مجازی در این بستر بلاک چین در راستای خدمترسانی در زمینه عرضه و تقاضا به کار گرفته شوند در «نظریه نصاب» تعبیری که بنده انتخاب کردهام «سکه صاحب عیار» است؛ این سکه صاحب عیار به معنای یک قدرت خرید یا حفظ ارزش است که مردم به آن میل دارند و شارع هم با نصابی که میگذارد از مالیت آن دفاع میکند بنده در این زمینه چهار مرحله و راهبرد را تدقیق کردهام. مرحله اول تعیین پشتوانه کالای خارجی حقیقی برای هر واحد پول یا ارز دیجیتال یا هر مال مورد توافق متعاقدین است. این نکته بسیار مهمی است.
سوال: آیا این همانند شرایط کنونی است که برای پولها پشتوانهای همانند طلا در نظر میگیرند؟
پاسخ: این کمی متفاوت است. گاهی اوقات شما مینویسید که پشتوانه پول طلا است؛ همانند آنچه که در بند یک قانون عملیات بانکی بدون ربا آمده که بانک مرکزی تعهد کرده که هر ریال ما برابر با فلان مقدار طلا است. اما در این مورد، در نوشتن، کار آسان است. شما همین الان هر واحد پولی که در عالم یا در ایران خودمان میخواهیم تولید کنیم باید مالیت حقیقی خارجی آن را قبل از چاپ و خلق پول مشخص کنیم. برای مثال دو صندلی وجود دارد و دو نفر قرار است روی آن بنشینند و اگر در اینجا دو صندلی دیگر وجود داشته باشد برای چهار نفر جا خواهیم داشت لذا اسلام آن مالی را به عنوان واسطه معتبر میداند که قبل از آن کالایش مشخص باشد؛ چه در مسئله تولید و چه در رونق اقتصادی باید این موضوع را مورد توجه قرار داد چراکه گاهی اوقات برای رونق اقتصادی نیازمند پولی هستیم و میخواهیم با آن از سایر کشورهای دنیا خرید کنیم.
در این شرایط، اولین کاری که میکنیم، تعیین پشتوانه کالاییِ خارجیِ حقیقی است تا طرف ما بتواند به صورت محسوس این مال را دریافت کند. برای هر واحد پول یا ارز دیجیتال یا هر مال مورد توافق متعاقدین، این موضوع اهمیت دارد. این را به این دلیل عرض کردم که بالاخره عالم متنوع است.
اگر در خبرگزاری ایکنا برگهای را تولید کرده و بین کارمندان توزیع کنید و به مسئول فروشگاه تعاونی اعلام کنید که هرکس این برگه را با این هولوگرام آورد، غذای ظهر را به وی بدهید. در اینجا این کاغذ اعتبار پیدا میکند و این بر اساس همان شروط متعاقدین است. در قرآن کریم هم آمده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَهً عَنْ تَرَاضٍ مِنْکُمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید اموال همدیگر را به ناروا مخورید مگر آنکه داد و ستدی با تراضی یکدیگر از شما انجام گرفته باشد و خودتان را مکشید زیرا خدا همواره با شما مهربان است» (النساء/ ۲۹).
بنابراین شارع میگوید وقتی طرفین، یک چیز عقلانی و مورد قبول را که من نهی نکردام در میان خود مورد توافق قرار دادند بنابراین تبدیل به پول میشود و مالیت پیدا میکند لذا فلان ژتون، برگ خرید یا ارز دیجیتال هم ارزش پیدا میکند.
مطالب بیشتر
دیدگاهتان را بنویسید